ابزار منو ثابت

دل زارم

دل زارم فغان کم کن / تو اشک از دیدگان کم کن / غم و ناله ز جان کم کن

وای چه ناله که از دل به راهت نمودم من

بهره ای از آن به عمرم به جز غم ندیدم من

مرا کشته نگاه تو / نشینم چشم به راه تو / که بینم روی ماه تو

گشته سجده گاه من، ماه من، کعبه رویت

دل شده اسیرِ دام خم و تاب گیسویت

باز آ و بنشین یک دم که به لب آمد جان عزیزم از انتظارات

قهر و جدایی بس کن که بسته دامم و مرغ دل شد شکارت

بهر تو می سوزد دل ولی تو نداری ز حالم زارم خبری

آه جگر سوزم را به دل تو زیبا ز چه نبود خطری

بیا بر من، بیا ببین، که آمده بی تو چه به سر من

مه پیکر من، سیمین بر من، بیا ببین تو چشم تر من

بت دیرین، شب پیشین، که به خوابم ماهی آمد

شده آگاه، دلم ای ماه، که تو پیشم خواهی آمد

گذری کن، نظری کن، چه خوش اندام و شیرینی

دل ما را، تو دل آرا، ز وفا ده تسکینی
 
محسن نامجو
 
 


نظرات شما عزیزان:

فاطمه
ساعت13:39---14 آذر 1394
شعراز نامجو؟
پاسخ: سلام ، گفته نشده شعر از کیست ! اسم خواننده درج گردیده .


مریم
ساعت21:52---19 فروردين 1393
سلام خوب هستید پدر خوب هستن؟

سلام برسونید خدمتشون

امیدوارم در سال جدید سلامتی کامل خودشون رو بدست بیارن


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 19 فروردين 1393برچسب:,

] [ 10:38 ] [ دلشوره ]

[ ]