ابزار منو ثابت

دلشوره

 چله به چله عشق را از غم به شادی می بریم

حق خود از لبخند را ، با اشک با خون می خریم

هرجا سکوت کوچه ها ، از ترس سنگین تر شود

یک آه هم گل میکند تا شهر رنگین تر شود

پروانه پشت پیله اش حس کرد راهی هست و رفت

شاید به راه بسته هم باید امیدی بست و رفت

شب از درون می پوسد و با یک تلنگر می رود

دستان ما در بند هم دور از تصور می رود

حتی عبور از عشق هم رو به رهایی سخت نیست

بی ذوق آزادی کسی با عشق هم خوشبخت نیست

ققنوس بر می خیزد و ما را تماشا می کند

شعله فرو می افتد و در بهت حاشا میکند

 

سالار عقیلی 

 

 

 

[ شنبه 3 اسفند 1392برچسب:,

] [ 20:53 ] [ دلشوره ]

[ ]

 

 

 

 

[ شنبه 3 اسفند 1392برچسب:,

] [ 20:33 ] [ دلشوره ]

[ ]

امروزمان را با سلام  صلوات بر محمد و آل محمد آغاز میکنیم تا شامل مرحمت لطف خداوندگار قرار گیریم زیرا امروز بشدت به نگاه محبت آمیز خدا نیازمندیم و دستانمان را  به سویش دراز میکنیم ،  خدایا ما را در سایه مرحمت و الطاف الهی خود قرار بده ، آمین 

 

دلشوره 

[ شنبه 3 اسفند 1392برچسب:,

] [ 6:57 ] [ دلشوره ]

[ ]

دستم بی حسه ،انگار یخ کردم،

انگار مشکوکم که بر نمی گردم

این حس تنهایی تلخ و نفس گیره،

انگار این هجرت اجباره تقدیره

انگار تو خونم عکس تو معلومه،

چشمام از این تصویر افسوس محرومه

رویای روزای ابری و بارونی،

تو حال دستامو شاید نمی دونی

دستم بی حسه اینجا زمستونه،

اینجا به جز سرما چیزی نمی مونه

ای کاش بودی تو میترسم این لحظه،

آخه نگاه تو آرامشه محضه

 

روزبه نعمت اللهی

[ جمعه 2 اسفند 1392برچسب:,

] [ 23:26 ] [ دلشوره ]

[ ]

دلواپس و بی تابم، باز امشبم بی خوابم

ازت خبر ندارم و،‌ تا خود صبح بیدارم

حس خوبی ندارم ، چشام همش به ساعته

می پرسم این چه حسیه ، یکی میگه خیانته

گوشی رو بردار تا صدات ، یه ذره ارومم کنه

این نفسای اخره ، دلم داره جون می کنه

همش دارم فکر می کنم ، دست یکی تو دستته

دارم می میرم ای خدا ، فکر می کنم حقیقته

دلواپس و بی تابم ، باز امشبم بی خوابم

ازت خبر ندارمو، تا خود صبح بیدام

حس خوبی ندارم ، چشام همش به ساعته

می پرسم این چه حسیه ، یکی می گه خیانته

گوشی و بردار تا صدات ، یه ذره ارومم کنه

این نفسای اخره، دلم داره جون می کنه

همش دارم فکر می کنم ، دست یکی تو دستته

دارم می میرم ای خدا ، فکر می کنم حقیقته

 

محسن چاوشی

 

 

[ پنج شنبه 1 اسفند 1392برچسب:,

] [ 18:52 ] [ دلشوره ]

[ ]

ارغوان شاخه همخون جدا مانده من، آسمان تو چه رنگ است امروز

آفتابی ست هوا، یا گرفته ست هنوز

من در این گوشه که از دنیا بیرون است

آسمانی به سرم نیست، از بهاران خبرم نیست

اندر این گوشه خاموش فراموش شده

یاد رنگینی در خاطر من، گریه می انگیزد

ارغوانم آنجاست، ارغوانم تنهاست، ارغوانم دارد می گرید

ارغوان، این چه رازی ست که هر بار بهار، با عزای دل ما می آید

ارغوان ارغوان، تو برافراشته باش

تو بخوان نغمه ناخوانده من

تو بخوان، تو بخوان، تو بخوان

 

علیرضا قربانی 

 

 

[ چهار شنبه 30 بهمن 1392برچسب:,

] [ 11:12 ] [ دلشوره ]

[ ]

به شکوه گفتم برم ز دل یاد روی تو آرزوی تو

به خنده گفتا نرنجم از خلق و خوی تو یاد روی تو

ولی ز من دل چو برکنی، حدیث خود بر که افکنی؟

هر کجا روی وصله ی منی ، ساغر وفا از چه بشکنی

گذشتم از او به خیره سری، گرفته ره مه دگری

کنون چه کنم با خطای دلم، گرم برود آشنای دلم

به جز ره او نه راه دگر، دگر نکنم خطای دگر

به شکوه گفتم برم ز دل یاد روی تو آرزوی تو

به خنده گفتا نرنجم از خلق و خوی تو یاد روی تو

ولی ز من دل چو برکنی، حدیث خود بر که افکنی؟

هر کجا روی وصله ی منی ، ساغر وفا از چه بشکنی

 نخفته ام به خیالی که می پزد دل من

خمار صد شبه دارم شراب خانه کجاست؟

 

 

 

محسن نامجو

 

 

[ سه شنبه 29 بهمن 1392برچسب:,

] [ 13:19 ] [ دلشوره ]

[ ]

غم ميون دوتا چشمون قشنگت، لونه كرده

شب رو موهاي سياهت، خونه كرده

دوتا چشمون سياهت، مث شبهاي منه

سياهي هاي دو چشمت، مث غمهاي منه

وقتي بغض از مژه هام پايين مياد، بارون ميشه

سيل غم آباديمْ، ويرونه كرده

وقتي با من مي موني، تنهاييمْ باد ميبره

دو تا چشمام بارون شبونه كرده

بهار از دستاي من پر زد و رفت

گل يخ توي دلم جوونه كرده

تو اتاقم دارم از تنهايي آتيش ميگيرم

اي شكوفه توي اين زمونه كرده

چي بخونم؟ جوونيم رفته، صدام رفته ديگه

گل يخ توي دلم جوونه كرده

چي بخونم؟ جوونيم رفته، صدام رفته ديگه

گل يخ توي دلم جوونه كرده

 

 

 

کوروش یغمائی 

 

 

[ یک شنبه 27 بهمن 1392برچسب:,

] [ 18:58 ] [ دلشوره ]

[ ]

گل مولا، گل مولا، گل مولا، گل مولا

دمت گرمه بزن هو، بزن هو گل مولا

برام پیش خداوند، بزن هو گل مولا

گل مولا، گل مولا

دلی دارم شکسته، به دست غم نشسته

کسی دستم نمی گیرد، منم تنهای خسته

گل مولا، گل مولا، گل مولا،‌گل مولا

نه اشکی تا بریزم، نه پایی تا گریزم

نه یک دست نوازشگر، نه پایی تا گریزم

گل مولا، گل مولا، گل مولا، گل مولا

من نمی دانم که هستم یا علی دستم بگیر

من نمی دانم چه هستم یا علی دستم بگیر

هر که هستم، هر چه هستم یا علی دستم بگیر

یا علی دستم بگیر

گل مولا، گل مولا، گل مولا، گل مولا

دمت گرمه بزن هو، بزن هو گل مولا

برام پیش خداوند، بزن هو گل مولا

گل مولا، گل مولا، گل مولا، گل مولا

گل مولا، گل مولا، گل مولا، گل مولا

 

جهان قشقائی

 

 

[ شنبه 26 بهمن 1392برچسب:,

] [ 20:29 ] [ دلشوره ]

[ ]

خاطرات عمر رفته در نظرگاهم نشسته، در سپهر لاجوردی آتش آهم نشسته

ای خدای بی‌نصیبان طاقتم ده، طاقتم ده، قبله‌گاه ما غریبان طاقتم ده، طاقتم ده!

ساغرم شکست‌ ای ساقی!، رفته‌ام ز دست ‌ای ساقی!

در میان توفان، بر موج غم نشسته منم

در زورق شکسته منم‌، ای ناخدای عالم!

تا نام من رقم زده شد، یک‌باره مهر غم زده شد، بر سرنوشت آدم!

ساغرم شکست‌ ای ساقی! رفته‌ام ز دست ‌ای ساقی!

تو تشنه‌کامم کُشتی،‌ در سراب ناکامی‌ها‌، ای بلای نا فرجامی‌ها

نبرده لب بر جامی، می‌کشم به دوش از حسرت، بار مستی و بدنامی‌ها

بر موج غم نشسته منم، در زورق شکسته منم، ای ناخدای عالم!

تا نام من رقم زده شد، یک باره مهر غم زده شد، بر سرنوشت عالم!

ساغرم شکست‌ ای ساقی! رفته‌ام ز دست ‌ای ساقی! حکایت از چه کنم؟

شکایت از چه کنم؟ که خود به دست خودم، آتش بر دل خون‌شده‌ی نگران زده‌ام!

بر موج غم نشسته منم، در زورق شکسته منم، ای ناخدای عالم!

تا نام من رقم زده شد، یک‌باره مهر غم زده شد، بر سرنوشت آدم!

ساغرم شکست‌ ای ساقی! رفته‌ام ز دست ‌ای ساقی!

 

                                                                        خواننده: سالار عقیلی

                                                                        آهنگساز: همایون خرم

                                                                   شعر: رحیم معینی کرمانشاهی

 

 

[ جمعه 25 بهمن 1392برچسب:,

] [ 12:42 ] [ دلشوره ]

[ ]

صفحه قبل 1 ... 6 7 8 9 10 ... 22 صفحه بعد